مثل بازار
🔰 مثل بازار!
💠 كاسبها هرگز دل به مشتريهاي عبوري و گذري نميبندند بلكه هواي مشتريهاي ثابت را دارند و در ميان جنسها هر چه خوبتر باشد براي مشتريهاي ثابت خود ميگذارند.
و خدا مشتري ثابت و دائم است. و دنيا همان بازار است. الدنيا سوق… و ما هم قرار است در اين بازار به كسب فضيلتها پرداخته و طهارت و پاكي بخريم؛ پس چه بهتر كه هواي مشتري ثابت خود را كه خداست داشته باشيم و فضيلتها را براي او انجام دهيم و نه خوشآمد ديگران.
درست همان كاري كه حافظ ميكرد و تنها هواي همان مشتري دائم خود را داشت. «بندهي پير مغانم كه لطفش دائم است / ورنه لطف شيخ و زاهد گاه هست و گاه نيست» و بالاتر از حافظ، يوسف بود. يوسف چرا يوسف شد؟ چون هواي مشتري ثابت خود را داشت، نه زليخا را، چون او مشتري موقت بود.