خانهسی مانهورود
سی مـــــانه
سی من و تو
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          
سی مـــــانه
درباره ما سلام دوست عزیز اونجا باهم دیگه قراره یه عالمه چیزای خوب یاد بگیریم و مشکلاتی که برامون تو زندگی پیش میاد با هم دیگه حلشون کنیم. به امید همراهی شما
جستجو
موضوعات
  • همه
  • بدون موضوع
  • داستان کوتاه
  • دل نوشته
  • عکس نوشته
  • مذهبی
  • مطالب علمی
  • کلیپ
پیوندهای وبلاگ
  • سایت امام خامنه ای ( مد ظله العالی)
  • وبلاگ بسیار زیبای دیگ منش
  • سایت راسخون
بیمه عمر
ارسال شده در 16 فروردین 1397 توسط see-maneh در داستان کوتاه, مذهبی

یکی از روحانیون با اخلاص شهر دامغان سالهای سال برای روضه خوانی هفتگی به منزل بانویی متدینه می رفتند.صاحب خانه برای حفظ احترام این عالم سید، هر بار در پایان مجلس، پاکت حق الزحمه منبر را در یک سینی کنار کفش های حاج آقا می گذاشت و خودش بین عزاداران می نشست. بچه های این خانم هم از غفلت مادر استفاده می کردند و پول را برمی داشتند و خرج می کردند، این جریان سالهای متمادی اتفاق می افتاد ولی حاج آقا بدون هیچ وتوقی هربار دعوت صاحب خانه را می پذیرفت و بدون اینکه حتی تذکری بدهد تا آخر عمر به این مجلس می آمد. 

بعد از رحلت آن روحانی، فرزندان آن خانم که از شیطنت گذشته پشیمان و متنبه شده بودندو حالا وضعیت اقتصادی مناسبی هم داشتند، سراغ خانواده حاج آقا رفتند و امرار معاش ایشان را به شیواه ای آبرومند و سخاوتمندانه برعهده گرفتند.

راوی:حجت الاسلام حسن عرفان

Alim Death Dignified Economics Generous Life Insurance Okhlaas Rouhani Roza Seyed آبرومند اخلاص اقتصاد بیمه عمر رحلت روحانی روضه سخاوتمندانه سید عالِم
نظر دهید »
میلاد حضرت علی مبارک
ارسال شده در 11 فروردین 1397 توسط see-maneh در داستان کوتاه, مذهبی

​

تجلیل پیامبر از امام علی علیه السلام در فتح مکه

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم

 


سال هشتم هجرت، در روز فتح مکّه، حضرت علی علیه السلام در حالی که سر خود را پوشانده بود به طرف خانه خواهرش امّ هانی رفت، چون خبردار شده بود که او حارث بن هشام و قیس بن سائب و چند نفر از بنی مخزوم را پناه داده است. وقتی مقابل در خانه رسید، با صدای بلند فرمود: در این خانه چه کسانی را پناه داده اید؟ فراریان با شنیدن صدای او از شدت ترس، به خود می لرزیدند. ام هانی که علی علیه السلام را نشناخته بود از خانه خارج شد و گفت: من امّ هانی، دختر عمه رسول خدا صلی الله علیه و آله و خواهر امیرالمؤمنین هستم. از خانه من دور شو.

علی علیه السلام فرمود: آنهایی را که پناه داده ای بیرون کن. امّ هانی گفت: به خدا سوگند، از تو به رسول خدا صلی الله علیه و آله شکایت خواهم کرد.

در این حال حضرت علی علیه السلام سربند خود را از سر برداشت. امّ هانی که حالا او را شناخته بود، او را در آغوش گرفت و گفت: من فدایت شوم. اما چه کنم که قسم یاد کردم از تو به رسول خدا صلی الله علیه و آله شکایت کنم.

علی علیه السلام به او فرمود: نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برو و به سوگندی که خوردی عمل کن.

ام هانی نزد پیامبر رفت اما پیش از اینکه چیزی بگوید، پیامبر به او فرمود: ام هانی، آمده ای از علی شکایت کنی. او دشمنان خدا و رسول خدا را ترسانده است. خداوند پاداش مجاهدت های علی را بدهد؛ و چون تو خواهر علی بن ابی طالب هستی، هر کس را پناه دادی من نیز پناه می دهم.


منبع : بحارالانوار، ج 41، ص 10

 


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم




http://dastanquran.blogfa.com/category/3

Ali Aman Enemy Milad Prophet   Short Story Story امان داستان داستان کوتاه دشمن علی میلاد پیامبر
نظر دهید »
میلاد امام جواد علیه السلام مبارک
ارسال شده در 7 فروردین 1397 توسط see-maneh در عکس نوشته, مذهبی

Regret consult hurry trust توکل عجله مشورت پشیمان
نظر دهید »
میلاد امام جواد علیه السلام مبارک 
ارسال شده در 6 فروردین 1397 توسط see-maneh در بدون موضوع

faith remembrance suffering trust اعتماد ایمان Heart دل رنج یادخدا
نظر دهید »
سواد رسانه،جنگ نرم
ارسال شده در 29 اسفند 1396 توسط see-maneh در مطالب علمی

​🔸کشاورز فقیری بزغاله‌ای را از شهر خرید. همانطور که با بزغاله به سمت روستای خود باز می‌گشت، تعدادی از اوباش شهر فکر کردند که اگر بتوانند بزغاله را از آن فرد بگیرند، می‌توانند برای خود جشن بگیرند و از خوردن گوشت تازه آن بزغاله لذت ببرند.

اما چگونه می‌توانند این کار را عملی کنند؟

مرد روستایی قوی و درشت هیکل بود و این اوباش ضعیف نمی‌توانستند و نمی‌خواستند که به صورت فیزیکی درگیر شوند. برای همین فکر کردند و تصمیم گرفتند که از یک حقه استفاده کنند.

وقتی مرد روستایی داشت شهر را ترک می‌کرد یکی از آن اوباش جلوی او آمد و گفت: «سلام، صبح بخیر» و مرد روستایی هم در پاسخ به وی سلام کرد. بعد آن ولگرد به بالا نگاه کرد و گفت: «چرا این سگ را بر روی شانه‌هایت حمل می‌کنی؟»

مرد روستایی خندید و گفت: «دیوانه شده‌ای؟ این سگ نیست! این یک بز است.»

ولگرد گفت: «نه اشتباه می‌کنی، این یک سگ است و اگر با این حیوان بر روی دوش وارد روستا شوی مردم فکر می‌کنند که دیوانه شده‌ای.»

مرد روستایی به حرف‌های آن ولگرد خندید و به راه خود ادامه داد. در راه برای اطمینان خود، پاهای بز را لمس کرد و خیالش راحت شد که حیوان روی دوشش بزغاله است. در پیچ بعدی اوباش دوم وارد عمل شد و دوباره سخنان دوست اوباش خود را تکرار کرد. مرد روستایی خندید و گفت: «آقا این بزغاله است و نه یک سگ.»

ولگرد گفت: «چه کسی به تو گفته است که این بزغاله است؟ به نظر می‌رسد کسی سر تو کلاه گذاشته باشد. این یک بز است؟» و به راهش ادامه داد.

روستایی بز را از دوشش پایین آورد تا ببیند موضوع چیست؟ اما آن قطعاً یک بزد بود. فهمید هر دو نفر اشتباه می‌کردند اما ترسی در وجودش افتاد که شاید دچار توهم شده است. آن مرد همانطور که داشت به سمت روستای خود برمی‌گشت نفر سوم را دید که گفت: «سلام، این سگ را از کجا خریده‌ای؟»

مرد روستایی دیگر شهامت نداشت تا بگوید که این یک بز است. برای همین گفت: «آن را از شهر خریده‌ام.»

مرد روستایی پس از جدا شدن از نفر سوم، ترسی وجودش را گرفته بود. با خود فکر کرد که شاید بهتر باشد این حیوان را با خود به روستا نبرد چرا که شاید مورد سرزنش قرار بگیرد. اما از طرفی برای خرید آن حیوان پول داده بود. در همین زمان که دودل بود، اوباش چهارم از راه رسید و به مرد روستایی گفت: «عجیب است! من تا به حال کسی را ندیده‌ام که سگ را بر روی دوش خود حمل کند. نکند فکر می‌کنی که این یک بز است؟»

مرد روستایی دیگر واقعاً نمی‌دانست که این حیوان بز است و یا یک سگ. برای همین ترجیح داد خود را از شر آن حیوان خلاص کند. اطراف را نگاه کرد و دید کسی نیست. بز را که فکر می‌کرد دیگر سگ است آنجا رها کرد و به روستا برگشت. ترجیح داد از پول خود بگذرد تا اینکه اهالی روستا او را دیوانه خطاب کنند. با این حقه اوباش‌ها توانستند بز را به راحتی و بدون هیچ گونه درگیری تصاحب کنند.🔸

…………………………

مراقب باشیم رسانه ها با این روش، داشته هایمان و از همه مهمتر اعتقاداتمان را از ما نگیرند!

و موضوع این داستان

همان معنای “جنگ نرم” است.

_______________________

کانال #سواد_فضای_مجازی:

Media literacy illusion lie soft warfare trick توهم جنگ نرم حیله دروغ سواد رسانه
نظر دهید »
عید نوروز، جشن، بهار،سبک زندگی ، روایت
ارسال شده در 29 اسفند 1396 توسط see-maneh در مطالب علمی

​

عید نوروز چگونه شکل گرفت

مجموعه: فرهنگ زندگی






پیدایش نوروز

انسان‏، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تكرار برخی از رویدادهای طبیعی، یعنی تكرار فصول شد. نیاز به محاسبه در دوران كشاورزی ، یعنی نیاز به دانستن زمان كاشت و برداشت، فصل بندی ها و تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد. نخستین محاسبه فصل ها، بی گمان در همه جوامع با گردش ماه كه تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت. و بالاخره در نتیجه نارسایی ها و ناهماهنگی هایی كه تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت. سال در نزد ایرانیان از زمانی نسبتا كهن به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور كه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی كه آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی ، و طالع سرطان بود.

 

پیدایش جشن نوروز

جشن نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر كه منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.

در خور یادآوری است كه جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن كه جشن را به جمشید منسوب می كند یادآور می شود كه : «آن روز كه روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود».

 

روایت های اسلامی درباره نوروز

آورده اند كه در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامی سیمین كه پر از حلوا بود برای پیغمبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید كه این چیست؟ گفتند كه امروز نوروز است. پرسید كه نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در این روز بود كه خداوند عسكره را زنده كرد. پرسیدند عسكره چیست؟ فرمود عسكره هزاران مردمی بودند كه از ترس مرگ ترك دیار كرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند. سپس آنان را زنده كرد وابرها را فرمود كه به آنان ببارند از این روست كه پاشیدن آب در این روز رسم شده. سپس از آن حلوا تناول كرد و جام را میان اصحاب خود قسمت كرده و گفت كاش هر روزی بر ما نوروز بود.

http://www.beytoote.com/art/city-country/tide-birth.html

Celebration Lifestyle Narration New Year's Eve Spring
نظر دهید »
حدیث،روایت،نوروز،بهار،اعمال نوروز،ائمه
ارسال شده در 28 اسفند 1396 توسط see-maneh در مطالب علمی

​


اس ام اس های روزانه





حدیث در مورد عید نوروز




پيامبرصلي الله عليه وآله : 
فَنَيرِزُوا إن قَدَرتُم كُلَّ يَومٍ يَعني تَهادَوا و تَواصَلُوا فِي اللَّهِ
اگر مي‏توانيد هر روز را نوروز كنيد ؛ يعني در راه خدا به يكديگر هديه بدهيد و با يكديگر پيوند داشته باشيد
دعائم الإسلام ، ج 2 ، ص 326

امام صادق‏عليه السلام : 
نَيروزُنا كُلُّ يَومٍ
هر روز ما نوروز است
كتاب من لايحضره الفقيه ، ج 3 ، ص300


امام صادق‏عليه السلام : 
يَومُ النَّيروزِ هُوَ اليَومُ الَّذي يَظهَرُ فيهِ قائِمُنا أهلَ البَيتِ
نوروز ، روزي است كه قائم ما اهل بيت در آن ظهور مي‏كند
بحار الأنوار ، ج 52 ، ص 276

امام صادق‏عليه السلام : 
إذا كانَ يَومُ النَّيروزِ فَاغْتَسِل وَ البَسْ أنظَفَ ثِيابِكَ
هرگاه نوروز فرار رسيد ، غسل كن و پاكيزه‏ترين لباس‏هايت را بپوش
وسائل الشيعه ، ج 5 ، ص 288


امام صادق‏ عليه السلام : 
ما مِن يَومِ نَيروزٍ إلاّ و نَحنُ نَتَوقَّعُ فِيهِ الفَرَجَ لأِنَّهُ مِن أيّامِنا و أيّامِ شِيعَتِنا
هيچ نوروزي‏نيست مگر آن‏كه ما در آن روز منتظر فرج [ظهور قائم آل‏محمّدصلي الله عليه وآله] هستيم ؛ چرا كه نوروز از روزهاي ما و شيعيان ما است
مستدرك الوسائل ، ج 6 ، ص 352

امام علی علیه السلام : 
كُلُّ يَومٍ لا يُعصَي اللَّهُ فيهِ فَهُوَ عِيدٌ
هر روزي كه در آن خداوند نافرماني نشود ، عيد است
نهج‏البلاغه ، حكمت 428

Acts of Nowruz Hadith Imams Narrated Nowruz Spring
نظر دهید »
جشن، شادی، ایران، سفره هفت سین
ارسال شده در 27 اسفند 1396 توسط see-maneh در مطالب علمی

​به مناسبت نزدیک شدن بهار




عید نوروز چیست و چه رسم هایی دارد؟


با نزدیک شدن به بهار خوش رنگ، نوروز نیز نزدیک می شود؛ عیدی پارسی با رسم هایی کهن و ریشه دار؛ اما این رسم ها چه هستند و عید نوروز چیست؟





 به گزارش خبرنگار پایگاه خبری دیباچه عید نوروز برابر است با اول فروردین ماه. نوروز یکی از جشن های بسیار کهن ایرانی است و به لحظه ای گفته می شود که خورشید از صفحه استوای زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان می رود؛ این لحظه، لحظه نخست برج حمل نامیده می شود و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز هرمز روز یا اورمزد روز از ماه فروردین برابر است. 




عید نوروز چیست و چه رسم هایی دارد؟




البته تنها در ایران و افغانستان نوروز با اولین روز ماه فروردین آغاز می شود و در کشورهای آسیای میانه جشن نوروز به خاطر آغاز فصل بهار است. 

درباره پیدایش عید نوروز نیز باید گفت، شاعران و نویسندگانی چون فردوسی، ابوریحان بیرونی، طبری و برخی دیگر پادشاه جمشید را بانی اصلی نوروز می دانند؛ هرچند ابوریحان بیرونی یادآوری می کند که  روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود. 

 

Celebration Haftsin table Happiness Iran
نظر دهید »
تختیش عقاید
ارسال شده در 25 اسفند 1396 توسط see-maneh در مذهبی

Jews Miracle SMS belief beliefs باور عقاید معجزه پیامک یهود
نظر دهید »
مثل بازار
ارسال شده در 25 اسفند 1396 توسط see-maneh در دل نوشته

🔰 مثل بازار!

💠 كاسب‌ها هرگز دل به مشتري‌هاي عبوري و گذري نمي‌بندند بلكه هواي مشتري‌هاي ثابت را دارند و در ميان جنس‌ها هر چه خوب‌تر باشد براي مشتري‌هاي ثابت خود مي‌گذارند.

و خدا مشتري ثابت و دائم است. و دنيا همان بازار است. الدنيا سوق… و ما هم قرار است در اين بازار به كسب فضيلت‌ها پرداخته و طهارت و پاكي بخريم؛ پس چه بهتر كه هواي مشتري ثابت خود را كه خداست داشته باشيم و فضيلت‌ها را براي او انجام دهيم و نه خوش‌آمد ديگران.

درست همان كاري كه حافظ مي‌كرد و تنها هواي همان مشتري دائم خود را داشت. «بنده‌ي پير مغانم كه لطفش دائم است / ورنه لطف شيخ و زاهد گاه هست و گاه نيست» و بالاتر از حافظ، يوسف بود. يوسف چرا يوسف شد؟ چون هواي مشتري ثابت خود را داشت، نه زليخا را، چون او مشتري موقت بود.

Hafez customer market world بازار حافظ دنیا مشتری
نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
آخرین مطالب
  • بگذار که نفهمیم
  • لبخند
  • سواد رسانه و خانواده
  • مبعث رسول اکرم (صل الله علیه وآله و سلم) مبارک باد
  • سواد رسانه،دستگاه خودپرداز
  • برترین ایمان
  • عالم محضر خداست
  • وظایف رهبری از زبان خود امام خامنه ای مد ظله العالی
  • روح بزرگ
  • سیدمحمدباقرصدر
آخرین نظرات
  • see-maneh  
    • سی مـــــانه
    در رنگتان می کنیم
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در رنگتان می کنیم
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان